خاص بودن در EFT
خاص بودن ، در دقت نتایج EFT تاثیر دارد.
در یادگیری نحوه پیدا کردن جنبه‌ها، روند تقسیم یک مسئله به بخش‌های کوچکتر را آغاز کردیم که یک گام بزرگ به سوی نتایج بهتر است. در مرحله بعد، این مهارت را با خاص‌تر بودن در هر جنبه بهبود خواهیم بخشید.
هر زمان که بر روی یک جنبه از یک مسئله به جای خود مسئله کار کنیم، خاص‌تر شده‌ایم، زیرا در حال تمرکز بر منبع واقعی مشکل هستیم. با بررسی بیشتر، خواهید دید که هر جنبه دارای بخش‌های کوچکتر یا جنبه‌های خاص خود است و با خاص‌تر شدن، به حل هسته اصلی مسئله نزدیک‌تر می‌شویم.
همانطور که خواهید آموخت… هر چه خاص‌تر شوید، نتایج دقیق‌تر می‌شوند.
همه اینها شما را به نتایج عمیق‌تر و ماندگارتر می‌کشاند. اگرچه تمرکز ما همچنان بر مسائل احساسی است، اما به خاطر سادگی ابتدا با ناراحتی جسمانی شروع خواهیم کرد و سپس آن را به استفاده در مسائل احساسی ترجمه خواهیم کرد.
مثال سردرد
این یک ناراحتی خاص (درد) است که در یک قسمت خاصی از بدن (سر) قرار دارد. اکنون که در مورد جنبه‌های فرآیند EFT در زیر سطح می‌دانید، امیدوارم بتوانید ببینید که چگونه “این سردرد” ممکن است به عنوان یک چتر برای ترکیبی از احساسات مختلف، مانند یک درد تیز پشت چشم چپ همراه با یک گرفتگی در شقیقه چپ و سنگینی در پیشانی عمل کند.
هر یک از این احساسات می‌توانند به عنوان یک جنبه از سردرد دیده شوند. به جای هدف قرار دادن “این سردرد” با دستورالعمل اساسی EFT، من سعی می‌کنم با جستجوی اطلاعات خاص‌تر مانند مکان دقیق آن (جلوی، بالا، پشت سر، پشت چشم‌ها و غیره) و ماهیت خاص آن (درد تیز، درد مبهم، گرفتگی، و غیره) جنبه‌ها را آشکار کنم.
به این ترتیب می‌توانید ابتدا شدیدترین قسمت سردرد را هدف قرار دهید و قسمت‌های اضافی را هنگام ظاهر شدن تشخیص دهید. پس از داشتن یک توصیف خاص، می‌توانید از دستورالعمل اساسی EFT برای هدف قرار دادن آن جنبه استفاده کنید.
به عنوان مثال، “اگرچه این درد تیز پشت چشم چپم را دارم…”. پس از یک یا دو دور شدت را بررسی کنید و اگر درد کاملا برطرف نشد (تا صفر نرسید)، احتمالا خواهید دید که مشخصات تغییر کرده است.
به عنوان مثال، درد تیز پشت چشم چپ ممکن است به گرفتگی در شقیقه چپ “انتقال” یافته باشد. این اطلاعات حیاتی است زیرا به این معنی است که درد تیز پشت چشم‌ها به طور قابل توجهی بهبود یافته یا ناپدید شده است.
اگرچه ممکن است به نظر برسد که واقعا “انتقال” نیافته. اکنون که درد پشت چشم از بین رفته، درد در شقیقه باید مورد توجه قرار گیرد. این نوعی تغییر جنبه است که اگر خاص نباشید و به دنبال جنبه‌های جدید برای ظاهر شدن نباشید، ممکن است به راحتی از دستتان در برود.
سه نشانه رایج تغییر جنبه هنگام استفاده از تپینگ EFT برای علائم فیزیکی:
- درد به مکان جدیدی منتقل می‌شود.
- کیفیت درد تغییر می‌کند (اندازه، احساس، شکل و غیره متفاوت می‌شود).
- شدت درد افزایش می‌یابد.
هنگامی که خاص‌تر می‌شویم، به سادگی در حال حفاری عمیق‌تر برای یافتن جنبه‌های بیشتر مسئله هستیم. همانطور که در مقاله قبل اشاره شد، می‌توانید هر جنبه جدید را به عنوان یک مسئله جداگانه در فرآیند ای اف تی درمان کنید. بنابراین دور اول دستورالعمل اساسی EFT ممکن است با عبارت “اگرچه این درد تیز پشت چشم چپم را دارم…” شروع شود.
پس از کاهش شدت آن درد تا صفر، ممکن است متوجه “گرفتگی در شقیقه چپ” شوید و چند دور انجام دهید تا آن نیز کاهش یابد. مرحله بعدی ممکن است رسیدگی به “سنگینی در پیشانی” باشد و به همین ترتیب ادامه خواهید داد تا همه جنبه‌های سردرد ناپدید شوند.
هنگام خاص بودن در مورد یک علامت یا ناراحتی فیزیکی، بهتر است حداقل پنج نوع توصیف مختلف برای درد دریافت کنید تا بتوانید نحوه تغییر علامت را مشاهده کنید. گزینه‌های رایج عبارتند از:
- مکان دقیق
- اندازه دقیق
- شکل
- احساس (ضربان، چاقو زدن، سفت و غیره)
- تراکم، ضخامت یا وزن
- دما
- رنگ
البته لیست جزئیات بی پایان است. ایده این است که اطلاعات دقیقی در مورد ناراحتی جمع‌آوری کنید و سپس از دستورالعمل اساسی EFT را به طور جداگانه روی آن مشخصات به کار گیرید.
اگر شکایت اصلی شما درد یا ناراحتی فیزیکی از نوع خاصی است، شاید این روش مناسبی برای استفاده از EFT برای حل آن به نظر برسد. در واقع، این یک راه است، اما خاص‌تر بودن در توصیفات رویکرد بسیار کارآمدتری نسبت به هدف قرار دادن کل مسئله است. با این حال، این روش آخر، زمان بیشتری می‌برد، به خصوص وقتی که عوامل احساسی زیربنایی پیچیده‌تر هستند.
مسائل احساسی
هنگام کار بر روی مسائل احساسی، ما اغلب چیزهایی مانند “درد شکم”، “گرفتگی گردن” یا “تنگی نفس” را هدف قرار می‌دهیم که می‌توانند با احساساتی مانند خشم، عصبانیت یا ترس ظاهر شوند و مشاهده این احساسات هنگام تغییر آنها بسیار مفید است. همچنین ممکن است با رسیدگی به یک درد فیزیکی شروع کنیم و امیدوار باشیم که این کار درهای یک عامل احساسی را به روی ما باز کند.
در ترجمه فرآیند EFT از مسائل فیزیکی به احساسی، همیشه فرض می‌کنم که یک مسئله احساسی در پشت صحنه وجود دارد (یا ممکن است وجود داشته باشد). همچنین فرض می‌کنم که جنبه‌های آن مسئله احساسی با دورهای ضربه کاهش یا حل می‌شوند.
با تغییر توصیفات خاص درد، اینها را به عنوان شواهدی می‌بینم که نشان می‌دهند از یک جنبه به جنبه دیگر در حال تغییر هستیم و می‌توانم بر اساس نحوه تغییر درد، پیشرفت خود را پیگیری کنم.
خاص بودن را می‌توان به عنوان نگاه دقیق‌تر یا عمیق‌تر به مسئله دید. واضح‌ترین راه برای نگاه عمیق‌تر به یک علامت فیزیکی، شناسایی عوامل احساسی پشت آن و رسیدگی مستقیم به آنها با دستورالعمل پایه EFT است.
اگر عوامل احساسی نیز بتوانند به جنبه‌ها یا قسمت‌های جداگانه خود تقسیم شوند، می‌توانید حتی خاص‌تر باشید و نتایج سریع‌تری بگیرید.
مثال مشکلات رابطه با همسر
به عنوان مثال، اگر روی یک مسئله مربوط به رابطه با همسرتان کار می‌کنید و مشکل این است که احساس می‌کنید همسرتان بیش از حد انتقاد می‌کند، می‌توانید با ضربه روی “اگرچه همسرم زیاد انتقاد می‌کند…” شروع کنید.
با این حال، این یک رویکرد کلی است. مشکل واقعی واکنش شما به انتقاد است، بنابراین خاص‌تر بودن به معنای هدف قرار دادن احساس طرد شدن شماست. “اگرچه وقتی او از من انتقاد می‌کند احساس طرد شدن می‌کنم…”
به احتمال زیاد یک یا دو مورد خاص از انتقاد وجود دارد که شما را بیشتر از بقیه آزار می‌دهد، بنابراین می‌توانید با شناسایی آنها خاص‌تر باشید: “اگرچه وقتی او شام پخته شده توسط من را نمی‌خورد احساس طرد شدن می‌کنم…”
با پیشروی بیشتر، می‌توانید کلماتی را که استفاده می‌کند شناسایی کنید و از نام او در جمله تصحیح خود استفاده کنید. “اگرچه جک (جیل) گفت باید پاستا درست می‌کردم و احساس طرد شدن کردم…”
با این سطح از خاص بودن، مشاهده اینکه چه زمانی آن جنبه پاک شده و جنبه جدیدی خود را نشان می‌دهد بسیار آسان‌تر است. به عنوان مثال، شاید پس از خنثی سازی احساس غم نسبت به طرد شدن، احساس خشم بالا بیاید. یا پس از خنثی کردن اثر نظر او درباره پاستا، شاید متوجه شوید که نظر دیگری نیز در مورد مرتب بودن خانه وجود داشت که اکنون احساس منفی نسبت به آن دارید.
با تلاش برای رسیدگی به یک مسئله به شکل کلی‌تر آن، فرصت دیدن پیشرفت را از دست می‌دهید. علاوه بر این، با خاص بودن تا حد ممکن، جنبه‌های جدیدی که پیدا می‌کنیم اغلب ما را به سمت مسائل اصلی پشت مشکل هدایت می‌کنند.
نتایج ماندگار
اکنون اجازه دهید توجه شما را به یک حقیقتی جلب کنم که تمایل دارد نتایج ماندگار را از بقیه جدا کند. در مثال رابطه ما، می‌توانید از جزئیات چشم پوشی کرده و صرفا با انجام چند دور از دستورالعمل اساسی EFT با عبارت “اگرچه او از من انتقاد می‌کند…” به مسئله رسیدگی کنید.
احتمالا احساس شدت کمتری نسبت به آن خواهید داشت، زیرا پشتکار شما در انجام دستورالعمل اساسی ای اف تی ممکن است برخی از جزئیات پشت صحنه را فرو ریخته باشد. هدف قرار دادن یک مسئله کلی مانند این به جای جنبه‌های فردی، مانند انجام EFT با چشم بند است، زیرا نمی‌توانید ببینید که در کجا پیشرفت کرده‌اید و کجا خیر. ممکن است به دلیل قدرت موجود در دستورالعمل اساسی EFT، تسکین‌هایی حاصل شوند، اما…
…هنگامی که شکست می‌خورید، نمی‌توانید ایراد کارتان را تشخیص دهید.
بنابراین پرداختن به جزئیات یک مسیر عمیق‌تر و هوشمندانه‌تر به درون مشکل در اختیار شما قرار می‌دهد و موفقیت‌های حاصل از ای اف تی احتمالا عمیق‌تر و دائمی‌تر خواهند بود.
به این فکر کنید… وقتی به صورت “کورکورانه” روی “او از من انتقاد می‌کند” ضربه می‌زنید، فرض می‌کنیم جنبه‌های خاص‌تری از مسئله مورد بررسی، در زیر سطح وجود دارند. فرض کنید 5 جنبه مختلف وجود دارد و دورهای ضربه‌های کلی شما بخشی از جنبه شماره 1 (طرد شدن در مورد شام)، تمام جنبه شماره 3 (لحن صدای او) و نیمی از جنبه شماره 4 (عصبانیت شما در مورد شام) را حل کرده‌اند که برای ایجاد تسکین جزئی کافی بود.
اکنون، فرض کنید که جنبه شماره 5 (نظر در مورد مرتب بودن خانه) یک هفته بعد شروع شود و ناراحتی کلی در مورد انتقاد او بازگردد. اکنون، ممکن است نتیجه بگیرید که “EFT جواب نمی‌دهد”. در این صورت چه کار می‌کنید؟
گزینه ها
یک گزینه این است که دوباره ضربه زدن‌های کلی و کورکورانه را روی “او از من انتقاد می‌کند” انجام دهید و امیدوار باشید که جنبه‌های باقی مانده حل شوند. با این حال، شما نمی‌دانید که فقط 5 جنبه وجود دارد زیرا تا این حد تحقیق نکرده‌اید… ممکن است، 25 جنبه وجود داشته باشد.
گزینه بهتر این است که خاص‌تر باشید، جنبه‌ها را بررسی کنید و آنها را یکی یکی کاملا از بین ببرید. به این ترتیب، می‌دانیم که جنبه‌های شماره 1 و 4 کاملا حل نشده‌اند و نیاز به بازبینی دارند و می‌توانید بررسی کنید تا مطمئن شوید که جنبه شماره 3 کاملا از بین رفته است. اگر جنبه شماره 5 را نیز حل کنید و سپس جنبه شماره 2 را حفاری و حل کنید، به سمت نتایج ماندگارتر پیش خواهید رفت.
مثال اضطراب اجتماعی
به عنوان مثال دیگر، می‌توانیم مسئله اضطراب اجتماعی را مورد بررسی قرار دهیم.
به نظر شما اگر روی “اگرچه من اضطراب اجتماعی دارم…” ضربه بزنیم، باید انتظار داشته باشیم پس از چند دور به ما کمک کند تا در موقعیت‌های اجتماعی راحت‌تر باشیم؟
ما این کار را نمی‌کنیم. بلکه خاص‌تر به موضوع می‌پردازیم.
خاص‌تر بودن یعنی در نظر گرفتن افراد و موقعیت‌های مختلفی است که باعث اضطراب شما می‌شوند و ضربه زدن روی هر کدام از آنها.
برای مثال اگر تشخیص می‌دهید که رفتن به یک مهمانی جشن تولد سخت‌ترین موقعیت اجتماعی برای شماست، آن را به قسمت‌های کوچکتر تقسیم کنید. چرا این برای شما سخت‌تر از رفتن به محیط کارتان است؟ چرا سخت‌تر از بودن در کنار خانواده است؟ آیا چیزی در مورد غریبه‌ها وجود دارد که اذیت‌تان می‌کند؟ ایا شما بیشتر از مردهای اطراف عصبی می‌شوید، یا خانم‌ها؟ آیا چیزی وجود دارد که از وقوع آن بترسید؟ آیا مسئله شما در مورد کیفیت نور یا نداشتن حریم شخصی لازم در بین یک جمعیت است؟
اگر با این جزئیات روی مسئله خود کار کنید، مشکل اصلی را دقیق‌تر هدف قرار می‌دهید. بنابراین به وضوح خواهید دید که رفتن در مکان‌های شلوغ هر بار برای شما راحت‌تر می‌شود.
نتیجه گیری مثال
این مفهوم را می‌توان بر هر مسئله احساسی که تصور کنید اعمال کرد. اما اگر پرسش سوالات درست برای شما دشوار است، متخصصان EFT آموزش دیده‌اند که این کار را برای شما انجام دهند. استخدام یک متخصص برای کمک به فرآیند شما اغلب می‌تواند آن را بسیار ساده‌تر کند و کمک کند تا این مفاهیم را به موقعیت فردی خود اعمال کنید.
اجازه دهید تأکید کنم که ما هنوز در ابتدای آموزش EFT هستیم و همچنان قسمت‌های بنیادی این فرآیند را قرار می‌دهیم. خاص بودن اطلاعات دقیق‌تری در مورد مسئله می‌دهد و به شما کنترل بسیار بیشتری بر فرآیند می‌دهد.
این به شما کمک می‌کند تا مستقیما بر روی بلوک‌های سازنده هر مسئله کار کنید و اگر می‌خواهید بهترین نتایج ممکن را به دست آورید، حیاتی است.
اگر متوجه شدید که کاوش در جزئیات شما را به رویدادهای گذشته زندگی‌تان بازمی‌گرداند، این خبر خوبی است! این بدان معناست که سیستم راه را به شما نشان می‌دهد تا به مسائل تاثیرگذارتری پردازید و بدین ترتیب مشکل فعلی شما حل شود.
خلاصه:
در این مقاله آموختید که خاص بودن در هنگام کار با ای اف تی چگونه می‌تواند به شما کمک کند تا موثرتر باشید.
- می‌تواند به شما کمک کند تا جنبه‌های بیشتری را برای رسیدگی پیدا کنید.
- می‌تواند به شما کمک کند تا به هسته اصلی مسئله برسید.
- می‌تواند به شما کمک کند تا نتایج خود را راحت‌تر تشخیص و ارزیابی کنید.
- می‌توانید مسائل فیزیکی یا احساسی را خاص‌تر کنید، اما کار با مسائل احساسی اغلب کوتاه‌ترین مسیر برای نتایج ماندگار است.
برای مشاهده دوره های شفای درون کلیک کنید.
از مقالات وب سایت استاد ماریا قربانی دیدن فرمایید.
ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
یک نظر
تکنیک های EFT برام خیلی کاربردی بود. سپاس از استاد قربانی عزیز🩷🩷