اهمیت جزئیات در EFT

تابحال از اهمیت جزئیات در ریشه یابی EFT چیزی شنیدید؟ برای اینکه احتمال رسیدن به نتایج عالی با تکنیک ای اف تی (EFT) را افزایش دهیم، مهم است که در طول فرآیند، افکار خود را به طور سیستماتیک متمرکز کنیم. به طور کلی، هر چه در EFT بتوانیم تا حد امکان جزئینگر باشیم، به نتایج بهتری دست پیدا میکنیم.
برعکس، عدم تمرکز بر جزئیات باعث میشود EFT به خوبی عمل نکند. این مثل داشتن یک ماشین عالی مثل فراری است که لاستیکهایش باد ندارد! تنها کاری که لازم است انجام دهید، اقدام خاصی مانند باد کردن لاستیکها است و سپس همه چیز به زیبایی کار میکند. مثال دیگر اسپری روانکننده WD-40 است که به روغنکاری فلز و رفع جیرجیر کمک میکند. برای استفاده موثر از این محصول، باید یک نی به قوطی وصل کنیم تا بتوانیم محل روغنکاری را هدف قرار دهیم، در غیر این صورت، روغن همه جا پخش میشود، باعث کثیف کاری میشود و همچنان نمیتواند به طور حتمی مشکل را برطرف کند. در مثال WD-40، تمرکز بر جزئیات مانند همان نی عمل میکند – به هدایت EFT به جایی که نیاز دارد، کمک میکند!
از کل به جزء رسیدن در EFT
یکی از مهمترین مهارتهای EFT، توانایی حرکت از مسائل کلی به جزئی است. برای مثال، زمانی که با یک موضوع بزرگ یا کلی مانند «ترس از ترد شدن» کار میکنیم، ممکن است در تلاش باشیم تا احساسات زیادی را در یک زمان درگیر کنیم که باعث میشود EFT تاثیر قابل توجهی نداشته باشد. برای مقابله با چنین مشکلی، تمرکز بر جزئیات بسیار مهم است.
مطلب مرتبط: روش های خوب خوابیدن
در اینجا چند نمونه سوال برای رسیدن به موارد خاصی که EFT روی آنها اثرگذار است، آورده شده است:
اتفاقی که منجر به احساس طردشدگی شد، چه زمانی رخ داد؟
این حس چقدر به گذشته برمیگردد؟ (با رویکرد مبتنی بر آگاهی از آسیب، ممکن است نخواهیم به «اولین» یا «بدترین» زمانهایی که اتفاق بدی افتاده است، رجوع کنیم. همیشه هنگام استفاده از EFT، اولویت با رویکرد ملایم است.)
سه راه خوب برای تمرکز بر جزئیات:
- موضوع را به وقایع خاص گذشته تقسیم کنید
- با احساسی که در بدن شما نهفته است، کار کنید
- با تصاویر درونی خود کار کنید
مطلب مرتبط: ای اف تی برای جذب خواسته ها
تقسیم کردن یک موضوع به وقایع خاص
با تمرکز بر رویدادهای خاصی در زندگیتان که آنها را با احساسات آزاردهنده مرتبط میکنید، شروع کنید:
- حتی با وجود اینکه پدرم وقتی ۱۲ ساله بودم، جلوی دوستانم سر من داد زد…
- حتی با وجود اینکه وقتی در کلاس پنجم بودم، ساعتها بعد از مدرسه منتظر مادرم ماندم و او هرگز برای برداشتن من نیامد…
- حتی با وجود اینکه آنها مرا به مدرسه شبانهروزی فرستادند چون مرا نمیخواستن…
در کل با پرداختن به رویدادهای خاص، به احتمال زیاد احساسات آن زمانها را دوباره تجربه خواهید کرد. با رویکرد ملایم به رویداد، کنترل فرآیند EFT را در دست خواهید داشت. همچنین با دقت و موشکافی روی تک تک جزئیاتی که باعث ناراحتی شما میشوند و همچنین روی تمام احساسات و باورهای محدودکنندهای که از آن رویدادها نشات گرفتهاند، ضربه بزنید. به این ترتیب، به صورت ریشهای به آن رویداد خاتمه میدهید. همچنین با این کار، به بهبود مسائل کلی نیز کمک شایانی خواهید کرد.
مطلب مرتبط: باورهای محدود کننده
درک احساسات در بدن
روی اینکه احساس را در کجا و چگونه در بدنتان حس میکنید، تمرکز کنید. این احساس از نظر فیزیکی چگونه است؟ این احساس را در بدنتان به چه شکلی تجربه میکنید؟
- حتی با اینکه طردشدگی را به صورت یک خلاء در سینهام احساس میکنم…
- حتی با اینکه ترس را به صورت فشار در سرم حس میکنم، همیشه منتظر کسی هستم که قرار است مرا تنها بگذارد…
- حتی با اینکه این وحشت را به صورت یک احساس تهوع در معدهام حس میکنم…
اغلب، تغییراتی را در نحوهی نگهداری احساس در بدن حس خواهید کرد. این احساسات ممکن است آرام شوند یا کیفیت آنها تغییر کند و حتی به محل دیگری در بدن منتقل شوند. هنگامی که به نظر میرسد انرژی عاطفی یا درد فیزیکی در بدن حرکت میکند و شما با ضربه آن را دنبال میکنید، به این کار «دنبال کردن درد» گفته میشود که نشانهای از مسیر درست شماست.
تصویرسازی درونی
با استفاده از یک تصویر برای نشان دادن احساس، بر آن تمرکز کنید. اگر از تجسم لذت میبرید، تصور کنید که انرژی ترس برای شما چگونه به نظر میرسد یا چه حسی دارد و با آن تصویر ضربه بزنید.
- حتی با وجود اینکه این ترس مانند یک مار است که همیشه در کمین است و میخواهد به من حمله کند…
- حتی با وجود اینکه این ترس از طرد شدن، مانند چاه عمیقی است که هر لحظه ممکن است در آن بیفتم…
- حتی با وجود اینکه احساس میکنم اقیانوسی از غم در درونم وجود دارد…
نکته: تصویرسازی راه دیگری برای گوش دادن به احساسات ماست. همانطور که ضربه میزنیم، تصاویر اغلب با تغییر انرژی شروع به تغییر میکنند. بعد از ضربه ، آیا تصویر به نحوی تغییر کرده است؟ اکنون با تامل بر تصویر چه متوجه میشوید؟
هنگام کار با هر موضوع پیچیدهای، تغییر مداوم بین این روشهای تمرکز، اغلب بسیار موثر است.
مطلب مرتبط: دستورالعمل اساسی ای اف تی
نمونههایی از جنبههای ترس از پرواز
- هر وقت هواپیما تکان میخورد، دچار وحشت میشوم.
- ترس از حضور یک تروریست در هواپیما.
- ترس از حرکت هواپیما و نزدیک شدن به زمان بلند شدن.
میتوانید با پرسش این سوال که «حالا بیشترین چیزی که در مورد پرواز آزارم میدهد چیست؟» به کشف جنبههای بیشتر ادامه دهید. در نهایت، چیز زیادی برای آزار شما باقی نخواهد ماند و ترس از بین میرود، مگر اینکه مسائل عمیقتری وجود داشته باشد که «ترس از پرواز» فقط نوک قلهی کوه یخ آنها باشد. شاید عجیب به نظر برسد، اما ما موارد بالینی داشتیم که در آنها ترس از پرواز در یک سطح عمیقتر، ترس از رها کردن فرزندان در صورت وقوع حادثه بود – «فرزندانم بدون مادر تنها میماندند!»
نکته: بسیاری از مسائل با ترکیبی پیچیده از احساسات همراه هستند. فرض کنید با تکنیک EFT روی ناراحتی خود در یک موقعیت خاص کار کردهاید. ناراحتی فروکش کرده است، اما حالا احساس عصبانیت میکنید. با ظهور لایههای پنهان احساسات، اینها جنبههای بیشتری از آن موضوع هستند و باید جداگانه با آنها برخورد شود.
با جستجوی جنبههای مختلف و سپس هدف قرار دادن آنها به طور خاص با تکنیک EFT، تا حد زیادی به دستیابی به نتایج ماندگار کمک خواهید کرد.
مطلب مرتبط: پشتوانه علمی ای اف تی
ذستیابی به ریشه مشکل (ریشه یابی در ای اف تی)
در EFT، دستیابی به ریشه یک مشکل میتواند انرژی کل مسئله را آزاد کند. با این حال، دستیابی به آنچه که زیربنای مسئله فعلی است، یعنی ریشه مشکل، مانند یک رویداد کلیدی، میتواند زمانبر و نیازمند کار کارآگاهی باشد. اگر برای یک مشکل فعلی با EFT کار کردهاید و همچنان احساس میکنید که چیزی در حال تغییر یا حل شدن نیست، وقت آن است که عمیقتر نگاه کنید.
یکی از بهترین سوالات EFT که میتوان پرسید این است:
این موضوع شما را به یاد چه چیزی میاندازد؟
هر چیزی که به ذهن شما خطور میکند، آن مسیر را دنبال کنید، حتی اگر به نظر مرتبط نباشد. بسیاری از مسائل حاد ریشههای عمیقتری دارند و سوالاتی از این دست اغلب منجر به رویدادهای اولیه و خاصی میشود که میتوان با توجه سیستماتیک و EFT روی آنها کار کرد.
نکته: رویدادهای اولیهی آسیبزا منجر به باورهای محدودکننده یا برداشتهای ناخوشایند در مورد خودمان میشوند. وقتی این رویدادها را با EFT خنثی میکنیم، این باورها اغلب به شکل شگفتانگیزی تغییر میکنند.
داستان ترک سیگار با EFT
روزی یک متخصص ای اف تی با مراجعی کار میکرد که میخواست سیگار را ترک کند. با هم از EFT برای مقابله با هوسهای استعمال سیگار او استفاده میکردند، اما هیچ تغییری حاصل نمیشد (یعنی به نظر نمیرسید EFT کار کند). باتوجه به اهمیت رسیدن به ریشه مشکل، این سوال از او پرسیده شد: «اگر این استعمال سیگار به هر نحوی از شما محافظت میکرد، آن چه چیزی میتوانست باشد؟»
مراجع دستش را روی سینهاش گذاشت و لحظهای فکر کرد. در نهایت، نفس عمیقی کشید و گفت: «به تازگی به یاد آوردم زمانی که پدرم مرا به شدت کتک میزد!»
حالا، به نظر میرسید که ما احتمالا ریشهی مشکل استعمال سیگار او را کشف کردهایم. بعد از چند دور ضربه دیگر روی آن درک خاص («آن زمان که پدرم مرا به شدت کتک زد»)، او گفت: «تا وقتی که خودم را بیحس کنم، در امان نیستم.» یک باور محدودکننده!
خلاصه اینکه، دستیابیEFT به این درک عمیقتر از مشکل استعمال سیگار (و ضربه با استفاده از کلمات خودش)، به طور قابل توجهی هوس او را کاهش داد.
برای مشاهده دوره های شفای درون کلیک کنید.
از مقالات وب سایت استاد ماریا قربانی دیدن فرمایید.
ما را در اینستاگرام دنبال کنید.